هفت شب با بورخس - خورخه لوئیس بورخس
هفت شب با بورخس
نویسنده: خورخه لوئیس بورخس
مترجم: بهرام فرهنگ
نشر مرکز
چاپ اول 1378
850 تومان
.
خورخه لوئیس بورخس متولد سال 1899 در بوئنوس آیرس است. در خانواده ای مرفه زاده شد و سفرهای بسیاری کرد. زبان انگلیسی را در کنار زبان مادری به 10 سالگی آموخت. در سوئیس تحصیل کرد و به زبان های آلمانی و فرانسه تسلط یافت. در 1955 ریاست کتابخانه ی ملی ی بوئنوس آیرس را به گرفت و تا زمانی که دچار نابینایی ی تقریبا کامل شد، این سمت را به عده داشت. این پست به او امکان داد تا انبوهی کتاب به زبان های مختلف در اختیار داشته باشد و مطالعات وسیع خود را آغاز کند. مطالعاتی که اثر آن در شعرها، داستان ها، مصاحبه ها و سخنرانی هایش واضح است. بورخس در سال 1986 در گذشت.
او نویسنده ای ست جاودانه وجادویی که بعد ازخواندن اثری از او دچار شگفتی می شویم. نویسنده ای باسواد و توانا. بسیار کتاب خوانده و بسیار فکر کرده. دنیای جادو و افسانه و اسطوره و واقعیت و فلسفه و داستان را کنار هم قرار می دهد وقصه را باورپذیر می کند. با مطالعه ی عمیق در کتابهای مشرق زمین و تلفیقشان با تفکر غربی و زندگی در آرژانتین، فضایی برای داستان هایش ساخته که داستان های بورخسی لقب یافته اند.
بورخس نویسنده ای ست شکاک. به آبی که خورده می شود شک می ورزد. آیا آب، خورده شد؟ آیا آبی وجود داشت که خورده شود؟ آیا کسی وجود داشت تا آبی بخورد؟ و همین شک هاست که اساس زبان و مفهوم قصه هایش را شکل می دهد؛ الف، ویرانه های مدور، سرخ و آبی، ...
دنیای عجیبی است. مردی برای خود لابیرنتی درست می کند و راه خروج نمی داند. کسی تمام خاطرات و ذهنیت شکسپیر وارد مغزش می شود. کسی دیگر در چند سانتی ی مرگ و مقابل گلوله های رها شده فرصت می یابد تا داستان نیمه تمامش را تمام کند. چاقو ها به آدمی فرمان می دهند تا بتوانند به وسیله ی آنها به نبرد تاریخی ی خود ادامه دهند. مردی مخلوقی می آفریند و می فهمد خود مخلوق دیگری ست... .
می گویند موضوع های قابل پرداخت محدودند و تنها با پرداخت های متفاوت است که می توان اثری نو به وجود آورد. بورخس موضوعات نویی به جهان ادبیات ارزانی کرده.
بورخس نویسنده ای سیاسی نبود. به همین دلیل در سال های "چه گوارا" و "بولیوی" طرد می شد. اما آثار او قابل رد کردن نیست و زمان داور بی همتایی ست. به ایران هم تب ادبیات متعهد بالا بود و بورخس خواننده ی "روشنفکر" نداشت. درود بر روان میرعلایی که اول بار او را به ایرانیان شناساند.
روایت های بورخس بی شباهت به هزارو یک شب نیست. روایت هایی تو در تو و اعجاب آور. او را بار ها به ننوشتن رمان متهم کرده اند. اما با نگاهی به آثار او می توان متوجه شد که این فضاها و مفهوم ها، این موجز گویی در مفهوم و ساختار در رمان جایی ندارد.
قسمتی از مقدمه ی کتاب هفت شب با بورخس:
(( هفت سخنرانی ی گرد آوردی شده در این مجلد را بورخس در تیاتروکولیسبوی بوئنوس آیرس، در فواصل بین ژوئن تا اوت 1977 ایراد کرده است... این سخنرانی ها به طور همه جانبه ای ضبط شدند و مدتی بعد به صورت نوارهای غیر مجاز به بازار آمدند، و به شکل مثله شده ای در ضمیمه ادبی یکی از روزنامه های بوئنوس آیرس به چاپ رسیدند. بعدها، بورخس طی دوره ای دو ساله، با همکاری بارتولومیو، نسخه ای از آن سخنرانی ها را برای چاپ مورد تصحیح همه جانبه قرار داد.))
سخنرانی ها در هفت شب و هفت موضوع اند: کمدی الهی، کابوس ها، هزار و یک شب، آئین بودا، شعر، قباله، کوری.
بورخس در باب تحلیل هر کدام از این موضوعات روش یکسانی را پیش می برد؛ تاریخچه ای مختصر، رجوع به افسانه ها و اسطوره ها، شرح موضوع در آثار ادبی و فلسفی و هنری، و نقد دیدگاه خالقان آن آثار درباره ی مطلب مورد بحث، چگونگی ی آشنایی ی یا برخورد خود با موضوع، تحلیل نام موضوع مورد بحث بر اساس زبان شناسی، و موارد متعددی که درباره ی هر موضوع کارکردی متفاوت پیدا می کند.
نگاه بورخس به مباحث مورد پرداخت آن قدر جذاب و نوست که بعد از شروع به خواندن آن نمی توان کتاب را زمین گذاشت. به خصوص سخنرانی ی آخر که درباره ی نابینایی ی خود می گوید. تسلط کاملش بر موضوع و بیان کامل و رسایش، دنیایی برای مخاطب می آفریند تا تمامی ی آن چه را که گفته است درک کند.
از این کتاب چه می توان گفت غیر این که کتابی ست از بورخس. و از بورخس چه می توان گفت غیر این که او بورخس است.
نویسنده: خورخه لوئیس بورخس
مترجم: بهرام فرهنگ
نشر مرکز
چاپ اول 1378
850 تومان
.
خورخه لوئیس بورخس متولد سال 1899 در بوئنوس آیرس است. در خانواده ای مرفه زاده شد و سفرهای بسیاری کرد. زبان انگلیسی را در کنار زبان مادری به 10 سالگی آموخت. در سوئیس تحصیل کرد و به زبان های آلمانی و فرانسه تسلط یافت. در 1955 ریاست کتابخانه ی ملی ی بوئنوس آیرس را به گرفت و تا زمانی که دچار نابینایی ی تقریبا کامل شد، این سمت را به عده داشت. این پست به او امکان داد تا انبوهی کتاب به زبان های مختلف در اختیار داشته باشد و مطالعات وسیع خود را آغاز کند. مطالعاتی که اثر آن در شعرها، داستان ها، مصاحبه ها و سخنرانی هایش واضح است. بورخس در سال 1986 در گذشت.
او نویسنده ای ست جاودانه وجادویی که بعد ازخواندن اثری از او دچار شگفتی می شویم. نویسنده ای باسواد و توانا. بسیار کتاب خوانده و بسیار فکر کرده. دنیای جادو و افسانه و اسطوره و واقعیت و فلسفه و داستان را کنار هم قرار می دهد وقصه را باورپذیر می کند. با مطالعه ی عمیق در کتابهای مشرق زمین و تلفیقشان با تفکر غربی و زندگی در آرژانتین، فضایی برای داستان هایش ساخته که داستان های بورخسی لقب یافته اند.
بورخس نویسنده ای ست شکاک. به آبی که خورده می شود شک می ورزد. آیا آب، خورده شد؟ آیا آبی وجود داشت که خورده شود؟ آیا کسی وجود داشت تا آبی بخورد؟ و همین شک هاست که اساس زبان و مفهوم قصه هایش را شکل می دهد؛ الف، ویرانه های مدور، سرخ و آبی، ...
دنیای عجیبی است. مردی برای خود لابیرنتی درست می کند و راه خروج نمی داند. کسی تمام خاطرات و ذهنیت شکسپیر وارد مغزش می شود. کسی دیگر در چند سانتی ی مرگ و مقابل گلوله های رها شده فرصت می یابد تا داستان نیمه تمامش را تمام کند. چاقو ها به آدمی فرمان می دهند تا بتوانند به وسیله ی آنها به نبرد تاریخی ی خود ادامه دهند. مردی مخلوقی می آفریند و می فهمد خود مخلوق دیگری ست... .
می گویند موضوع های قابل پرداخت محدودند و تنها با پرداخت های متفاوت است که می توان اثری نو به وجود آورد. بورخس موضوعات نویی به جهان ادبیات ارزانی کرده.
بورخس نویسنده ای سیاسی نبود. به همین دلیل در سال های "چه گوارا" و "بولیوی" طرد می شد. اما آثار او قابل رد کردن نیست و زمان داور بی همتایی ست. به ایران هم تب ادبیات متعهد بالا بود و بورخس خواننده ی "روشنفکر" نداشت. درود بر روان میرعلایی که اول بار او را به ایرانیان شناساند.
روایت های بورخس بی شباهت به هزارو یک شب نیست. روایت هایی تو در تو و اعجاب آور. او را بار ها به ننوشتن رمان متهم کرده اند. اما با نگاهی به آثار او می توان متوجه شد که این فضاها و مفهوم ها، این موجز گویی در مفهوم و ساختار در رمان جایی ندارد.
قسمتی از مقدمه ی کتاب هفت شب با بورخس:
(( هفت سخنرانی ی گرد آوردی شده در این مجلد را بورخس در تیاتروکولیسبوی بوئنوس آیرس، در فواصل بین ژوئن تا اوت 1977 ایراد کرده است... این سخنرانی ها به طور همه جانبه ای ضبط شدند و مدتی بعد به صورت نوارهای غیر مجاز به بازار آمدند، و به شکل مثله شده ای در ضمیمه ادبی یکی از روزنامه های بوئنوس آیرس به چاپ رسیدند. بعدها، بورخس طی دوره ای دو ساله، با همکاری بارتولومیو، نسخه ای از آن سخنرانی ها را برای چاپ مورد تصحیح همه جانبه قرار داد.))
سخنرانی ها در هفت شب و هفت موضوع اند: کمدی الهی، کابوس ها، هزار و یک شب، آئین بودا، شعر، قباله، کوری.
بورخس در باب تحلیل هر کدام از این موضوعات روش یکسانی را پیش می برد؛ تاریخچه ای مختصر، رجوع به افسانه ها و اسطوره ها، شرح موضوع در آثار ادبی و فلسفی و هنری، و نقد دیدگاه خالقان آن آثار درباره ی مطلب مورد بحث، چگونگی ی آشنایی ی یا برخورد خود با موضوع، تحلیل نام موضوع مورد بحث بر اساس زبان شناسی، و موارد متعددی که درباره ی هر موضوع کارکردی متفاوت پیدا می کند.
نگاه بورخس به مباحث مورد پرداخت آن قدر جذاب و نوست که بعد از شروع به خواندن آن نمی توان کتاب را زمین گذاشت. به خصوص سخنرانی ی آخر که درباره ی نابینایی ی خود می گوید. تسلط کاملش بر موضوع و بیان کامل و رسایش، دنیایی برای مخاطب می آفریند تا تمامی ی آن چه را که گفته است درک کند.
از این کتاب چه می توان گفت غیر این که کتابی ست از بورخس. و از بورخس چه می توان گفت غیر این که او بورخس است.
2 Comments:
من واقعا مشتاقم که این کتاب رو بخونم ، دنبالش گشتم ولی پیداش نکردم ، شما می تونید برای پیدا کردنش راهنماییم کنید؟
نازنین جان
این کتاب متاسفانه چاپش تموم شده و ناشر تجدید چاپ نکرده
نمیدونم چطور می تونم کمکت کنم
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home