Name:
Location: Tehran, Iran
ايميل email
RSS

2006/04/06

نوشتن با دوربین - رو در رو با ابراهیم گلستان



نوشتن با دوربین ( رو در رو با ابراهیم گلستان )
پرسش: پرویز جاهد
پاسخ: ابراهیم گلستان
نشر اختران
چاپ اول 1384
3000 تومان

.
پرویز جاهد متولد 1339 در قائم شهر است. لیسانس نمایش و فوق لیسانس سینما را در تهران، و دکترای سینما را در دانشگاه وست مینیستر لندن به پایان برده. جاهد هم اکنون خبرنگار بین المللی ی بخش فارسی ی بی.بی.سی است.
کتاب حاضر حاصل تحقیقی ست برای پروژه ی دکترای جاهد، که درباره ی تاریخ تحلیلی ی ریشه های موج نو در سینمای ایران به بررسی و تحلیل ریشه ها و خاستگاه های موج نو در فاصله ی سال های 1338 تا 1348 و به طور مشخص سه کارگردان غیر متعارف و پیشروی ایران در آن سال ها؛ ابراهیم گلستان، فرخ غفاری و فریدون رهنما به تحقیق پرداخته و نقش گلستان را در این میان، تاثیرگذارتر دریافته.پس برای به دست آوردن منبعی دست اول به مصاحبه با گلستان پرداخته.
چهار مصاحبه ی انجام گرفته در فاصله ی ژوئن 2002 تا دسامبر 2003 است که با اجازه ی گلستان، بدون هیچ کم و کاستی، و بدون هرگونه ویرایشی با همان لحن و زبان منتشر شده است. که جای سپاس دارد.
ابراهیم گلستان، مترجم، داستان نویس، منتقد و فیلم ساز، متولد سال 1301 در شیراز است. در سال 1320 وارد دانشکده ی حقوق در تهران شده ولی تحصیل را نیمه کاره رها میکند. با حزب توده همکاری می کند و به دنبال اختلافی با روش سران این حزب، از آن جدا شده و به عکاسی و فیلمبرداری ی خبری برای شبکه های تلویزیونی ی بین المللی در آژانس های خبری می پردازد. در سال 1328 مجموعه داستان "آذر ماه آخر پائیز" منتشر می شود. ترجمه ی آثاری از همینگوی، فاکنر و چخوف را در مجموعه ای تحت عنوان "کشتی شکسته ها" منتشر می کند و همزمان به کار فیلم سازی نیز می پردازد. سال 1336 مجموعه داستان "شکار سایه"، سال 1346 مجموعه داستان "جوی و دیوار تشنه" و سال 1348 مجموعه داستان "مد و مه" را منتشر می کند و البته، تا سال 1346 مجموعه فیلم مستند شش قسمتی ی "چشم انداز" را با افراد گروهش در استودیو گلستان می سازد. سال 1341 مستد "موج، مرجان، خارا" و تهیه کننده گی ی "خانه سیاه است" ساخته ی فروغ فرخزاد، سال 1343 "تپه های مارلیک"، سال 1344 فیلم داستانی ی "خشت و آینه"، سال 1345 مستند "گنجینه های گوهر" و تا سال 1346 که به انگلستان می رود 2 فیلم "خراب آباد" و "خرمن و بذر" می سازد. سال 1350 گلستان به ایران بازگشته و دومین فیلم داستانی ی خود "اسرار گنج دره جنی" را می سازد و بهد از توقیف فیلم به انگلستان مهاجرت می کند.
گلستان بی شک "معلم اول" ادبیات و سینمای مدرنیته ی ایران است. مستند سازی را یاد داد و مستند های سفارشی را به فیلم های متفکرانه تبدیل می کرد. نثر داستان نویسی ی ایران را متحول کرد. زبان سعدی و دنیای امروزین را به گونه ای تلفیق کرد که هنوز هم نثر و ساختار و مفهوم داستان هایش بی بدیل و تازه است. سینمای بازاری و تجاری را به یک سو نهاد و اولین فیلم داستانی ی اصولی، مدرن و متفکرانه را در سینمای ایران بنیان نهاد. هر اثری که از ابراهیم گلستان ردی در آن بر جا باشد، شاهکاری پدید می آید؛ خواه دختر و یا پسرش باشد، خواه دوستش باشد، خواه هنرش باشد، خواه مصاحبه ای.
نوشتن با دوربین جنجالی ترین کتاب سال 1384 بود. لحن تند و صادقانه و بی رودربایستی ی گلستان با پرویز جاهد، و درباره ی اشخاص و اتفاقات زندگی اش چنان ولوله ای در ایران افکند که کمتر کتابی موفق به این کار شده است. مفهوم رایج روشنفکری،سیاست و نقد را زیر سئوال می برد و مفاهیم تازه ای را بازتولید می کند. گلستان پس از 25 سال دوری از ایران با این کتاب تاثیری بر مقوله ی نقد به جا می گذارد که دوامش به نفع هنر و هنرمندان ایران است. در جامعه ای که همه محترمند و منتقدان رعایت حال می کنند، گلستان بی پروا مرزهای تابو را می شکند و همه را از دم تیغ میگذراند. زمانی که منتقدان برای نقد کسی به جای نامش ( ... ) می گذارند، نه تنها نام ها را به زبان می آورد، هر صفتی را هم که شخص را لایقش بداند پشت نامش ردیف می کند.
صاحب نام ها به اعتراض می پردازند و منتقدین او را بی ادب خطاب می کنند. عده ای در موافقت و عده ای دیگر در مخالفت چاپ کتاب مقاله در نشریات چاپ می کنند. عده ای به جاهد خرده گرفتند که چرا توهین های گلستان را تحمل کرده و عده ی دیگر بر او درود فرستادند که با صبر و شکیبایی ی خود باعث انجام گرفتن مصاحبه شده است. نشریه نگاه نو در شماره ی 67 ویژه نامه ای برای کتاب ترتیب می دهد و مجله فیلم در شماره 337 نقدهایی بر کتاب منتشر می کند و لحن تند و بیان اشکالات اشخاص با ذکر نام را به دور ازگلستان می داند. حال آن که همین مجله، و یکی از همین منتقدین گفتگوی احمد شاملو در سال 1368 را که لحنی شبیه داشت، ترتیب داده بود.
نوشتن با دوربین، پر از دانش و اطلاعات است. خاطرات دست اول از آن سال ها، و نظرات شخصی و دیدگاه های یکی از بنیان گذاران هنر مدرن در ایران.
ابراهیم گلستان بی پرواست و کمال طلب. پس مصاحبه هم که می کند در اوج است
.

4 Comments:

Anonymous Anonymous said...

مطلب جالبی نوشتید. شاد باشید

11:39 AM  
Blogger محسن ظهوري said...

ممنون

12:36 AM  
Anonymous Anonymous said...

کتاب جالبی است.گلستان به اعتبار داستان «بودن و نقش بودن» از کتاب «جوی و دیوار تشنه» برای خودش در عالم داستان ایرانی وزنی دارد.در حوزة فرهنگ درک درستی از ماوقع در 40 سال گذشته نشان نداده پس جسارتش ارزشی ندارد. در ضمن از دیدن حضور سرشارت بی قرارم. باقی مطالب را هم بعدها می خوانم.

11:43 PM  
Anonymous Anonymous said...

http://amiruuu.persiangig.com/Flash/Adam.swf
آرزو جان هستم برو اينو ببين بالايي رو مي گم

5:48 AM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home