کتاب نوشت

Name:
Location: Tehran, Iran
ايميل email
RSS

2006/07/01

آخرین دفاع ستخر - خسرو روزبه



آخرین دفاع ستخر
گفته های خسرو روزبه
ناشر: انتشارات جنگل
چاپ 13/08/1357
6 تومان

.
خسرو روزبه فرزند ضیاءلشکر بود و زاده ی ملایر. پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشکده ی افسری رفت و در رسته ی توپخانه تحصیل کرد. پس از حوادث شهریور 1320 و اشغال ایران توسط متفقین به حزب توده پیوست و در سال 1323 به همراه عزت الله سیامک سازمان نظامی ی حزب را تاسیس کرد. رهبران حزب توده پس از شکست قیام جعفر پیشه وری و تمام شدن قضیه ی آذربایجان قصد انحلال سازمان نظامی را داشتند که روزبه خشمگین شد و از حزب کناره گرفت و سازمان نظامی را همچنان حفظ کرد. در سال1327 حزب توده تحت فشار شوروی خواستار بازگشت شاخه ی نظامی شد و خسرو روزبه دوباره به حزب پیوست. در همین سال دستگیر شد و در آذر ماه سال 1329 به همراه عده ای دیگر از رهبران حزب از زندان گریخت. روزبه از آن پس تا تیر ماه 1336 که دوباره بازداشت شد، به صورت مخفیانه زندگی می کرد. روزبه را در محله ی بازارچه ی اسماعیل بزاز محاصره کردند و او را که قصد فرار داشت، هنگام بالا رفتن از تیر برق هدف گلوله قرار داده و دستگیرش کردند. سرگرد روزبه قبلا هم بارها دستگیر یا محاصره شده بود اما هر بار گریخته بود و عملیات فرار او نقل محافل بود.
خسرو روزبه ریاضی دان بودن و آشنا به فنون نظامی. از رهبران حزب توده بود و اندیشه های مارکسیستی را تنها راه نجات ایران می دانست.
بازجویی ها و اعترافات روزبه و در نهایت دفاعیاتش در دادگاه از چند جهت با اهمیت است. اول، اعتراف به قتل محمد مسعود، روزنامه نگار و مدیر روزنامه ی "مرد امروز" در سال 1326، تا کشتن او را به دربار منتسب کنند. او در دادگاه این کار را اشتباه عنوان کرد و از آن به عنوان ندانستن درست تئوری های مارکسیستی و افراط گرایی ی در عمل نام برد. دوم، اعتراف به مشارکت شاخه ی نظامی ی حزب در ترور پنج تن از اعضای حزب توده که گویا با هماهنگی ی خود حزب بوده است. کسانی که به گفته ی او برای حزب خطرناک شده بودند. سوم، انتقاد از رهبران حزب توده که خارج از کشور زندگی می کردند. آن ها را کسانی دانست که به جای ماندن در کشور و تأثیر گذاری در بین مردم، گریخته اند و هیچ تأثیری بر مردم ندارند. چهارم، انتقاد از برخی اعمال حزب توده. پنجم، دفاع از کمونیسم و اندیشه های مارکسیستی. ششم، انتقاد از شاه و دربار و نظام سلطنتی.
روزبه سخنوری توانا بود و متن دفاعیات او کتابی مقدس برای اعضا و هواداران حزب توده شد. کتاب که با عنوان "دفاعیات خسرو روزبه، قهرمان ملی" به بازار کتاب های قاچاق وارد شده بود توسط خود حزب توده منتشر شد و این نشان می داد که به رغم انتقادهایی که روزبه بر حزب وارد کرده انتشار این کتاب به نفع حزب بوده و سخنرانی ی آتشین روزبه در دفاع از مارکسیسم بسیار کارایی داشته.
روزبه کتاب دیگری نیز به صورت رساله منتشر کرده با عنوان "اطاعت کورکورانه" که اساس بی منطق و فکر طرفدار یک حزب، شخص، یا اندیشه بودن را زیر سئوال می برد.
خسرو روزبه زندانی بود که انتخاب او به عضویت کمیته ی مرکزی ی حزب توده در پلونوم چهارم خارج از کشور صورت گرفت. دادگاه او بسیار سریع و در چند نوبت در روز انجام گرفت که موجب اعتراض روزبه شد. او کمتر از یک سال پس از دستگیری، در 21 اردیبهشت 1337 با رای دادگاه به جوخه ی اعدام سپرده شد.
کتاب "آخرین دفاع ستخر" در سال 1357 توسط نشر جنگل منتشرگشت و توقیف و جمع آوری شد و به کتابی زیرزمینی تبدیل گشت. "ستخر" لقب و نام مستعار او بود.
این کتاب شامل آخرین دفاع او در دادگاه است. روزبه این دفاع را در پنج بخش انجام داد:
"قسمت اول مقدمه ای ست در خصوص شرایط اوضاع و احوال و عوامل و علل و موجبات و انگیزه هایی که اینجانب را به فرار اولیه واداشت و در دنبال آن نشر مقالات و نگارش رساله ی اطاعت کورکورانه اینجانب را در محضر دادگاه کشانید. قسمت دوم مقدمه ای ست در خصوص توجیه همین عوامل که باعث فرار از زندان دژبان شد و در کیفرخواست تنظیمی بر علیه من ادعا گردیده است قسمت سوم از یک بحث قضائی و فنی در خصوص کیفرخواست و بالاخره در قسمت چهارم دفاع از مندرجات مورد استناد کتاب اطاعت کورکورانه بعمل خواهد آمد و سرانجام قسمت پنجم یک موخره مختصر و مفیدی خواهد بود که با پایان آخرین دفاع به آخر می رسد."
.
شاملو "خطابه ی تدفین" را در ستایش از او در 25 اردیبهشت سال 1354 ( هفدهمین سالگرد اعدام خسرو روزبه ) سرود:
غافلان
هم سازند،
تنها توفان
کودکان ناهم گون می زاید.
...
و خود، سال ها بعد در واکنش به قتل محمد مسعود توسط اوچنین می گوید:
"مناسبت این شعر- اعدام خسرو روزبه – برای همیشه منتفی می شود. بشر اولیه ئی که تنها برای ایجاد بهره برداری ی سیاسی حاضر شود در مقام جلادی فاقد احساس دست به قتل نفس موجودی حتا بی ارج تر از خود بیالاید تنها یک جنایت کار است و بس. تأیید او، به هر دلیل که باشد، تأیید همه ی جلادان تاریخ است. متأسفانه بسیار دیر به اقاریر این شخص دست یافتم."