کتاب نوشت

Name:
Location: Tehran, Iran
ايميل email
RSS

2006/09/20

میز، میز است - پیتر بیکسل


میز، میز است
نویسنده: پیتر بیکسل
تصویرگر: آنجلا رُل
مترجم: فرزین بانکی
ناشر: زیتون – واحد کتاب
چاپ دوم پائیز 76
300 تومان
.
"پیتر بیکسل" در سال 1935 در "لوتسرن"، شهرکی در سویس به دنیا آمد. نویسنده ای آلمانی زبان است و چاپ اولین کتاب او "در واقع خانم بلوم دلش می خواهد با شیرینی فروش آشنا شود" در سال 1964 شهرت بسیاری برایش به ارمغان آورد. رمان "فصل ها" منتشره در سال 1967 اگر چه با اقبال عمومی و منتقدان روبرو نشد اما در سال 1965 جایزه ی ادبی ی "گروه 47" را به خاطر چهار بخش نوشته شده اش برده بود. در سال 1969 "بیکسل" با چاپ کتاب "داستان های کودکان" شگفتی ی منتقدان را درآورد. کتاب با اقبال بی نظیری روبه رو شد و بلافاصله به بسیاری از زبان ها ترجمه شد و مدت ها جزو پرفروش ترین کتاب ها قرار داشت. این که او را استاد داستان های کوتاه می دانند پربیراه نیست. "بیکسل" در نوشتن داستان های کوتاه و ایجاد موقعیت ها و وقایع منحصر به فرد و نه لزومأ خاص، با خلق شخصیت هایی پیچیده توانایی ی شگرفی دارد. داستان های او مینیاتورهای زیبا و اعجاب آوری ست که خواننده را پس از تمام شدن اثر به تفکر وامی دارد. تنهایی، عدم مخاطب و نداشتن روابط انسانی از جمله مباحثی ست که در آثار او نمایان است. داستان های "بیکسل" گر چه ساده و کوتاه اند اما بار معنایی ی عجیبی بر روح خواننده می گذارد.
"آنجلا رُل" متولد 1963 در فرانکفورت آلمان است و در هامبورگ و لندن در رشته های تصویرگری و طراحی گرافیک تحصیل کرده. تصویرهای بی نظیری که "رُل" برای داستان "میز، میز است" به اجرا درآورده خود گویای فهم هنری ی والای این هنرمند است.
داستان "میز، میز است" یکی از داستان های مجموعه "داستان های کودکان" است. داستانی بسیار کوتاه که به صورت مجزا با تصویرهای خانم "آنجلا رُل" منتشر شده. پیرمردی که از تنهایی ی خود رنج می برد، روزی تصمیم به تغییر زندگی ی خود می کند. او برای شروع این کار دست به تغییر اسامی ی اشیاء اتاق خود می زند. به تختخواب، تصویر می گوید و به میز، فرش و ... (( پیرمرد صبح هنگام مدت زیادی در تصویر دراز کشید...)) پس از مدتی حتی اسامی ی کارهای خود را نیز تغییر می دهد.
"بیکسل" در داستان "میز، میز است" بر خلاف بسیاری از داستان ها که از تغییر رویه ی زندگی سخن می گویند، به آن هایی می پردازد که تغییر را تنها در سطح زندگی و تغییر نام اشیاء می دانند. "بیکسل" آن ها را نه تنها بالاتر از زندگی ی روزمره نمی داند، بلکه برایشان زندگی ی اندوهناک و غم انگیزی پیش بینی می کند.
این داستان در مجموعه های مختلفی در ایران به چاپ رسیده اما هیچ کدام گیرایی ی این کتاب را ندارد. تصاویر "آنجلا رُل" چنان در خدمت مفاهیم داستان است که گویی "بیکسل" از اول با همین تصاویر داستانش را نوشته
. تصاویر "رُل" زیبا و تأثیرگذارند. دو تصویر اول و آخر داستان که در اولی پیرمرد را با پس زمینه ای از کلمات که در واقع همان جمله های آغازین کتاب است می بینیم ودر آخر داستان پیرمرد را با پس زمینه ای از کلمات برعکس که باز هم همان جمله های پایانی ی کتاب است. در هر دو بخش از تنهایی ی پیرمرد صحبت به میان می آید با این تفاوت که در آخر داستان پیرمرد دیگر سلام هم نمی تواند بکند. "رُل" با کشیدن این دو تصویر جهان بینی و درک شخصی ی خود را به عنوان یک هنرمند در اثر "بیکسل" به نمایش می گذارد. استفاده ی از کلمات و نام های اشیاء در به تصویر کشیدن آن ها، و همچنین با تغییر کردن نام ها در ذهن پیرمرد بازی با نام های جدید و قدیم در تصاویر خیره کننده است.

2006/09/08

دراکولا - برام استوکر


دراکولا
نویسنده: برام استوکر
مترجم: جمشید اسکندانی
نشر ثالث
چاپ اول 1376
دوره ی دو جلدی 3950 تومان

.
"برام استوکر" با نام اصلی ی " آبراهام استوکر" در سال 1847 در" کلونتارف"، حاشیه ی ساحلی ی شهر دوبلین ایرلند متولد شد. تا هفت سالگی به دلیل بیماری قادر به راه رفتن نبود و درمان ناگهانی ی او چیزی شبیه معجزه بود.در کالج ترینیتی ی دوبلین به تحصیل پرداخت و مأمور رسیدگی کالج جامعه ی تاریخ بود. در سال 1878 به عنوان منشی ی مخصوص "سر هنری ایروینگ" که مشهورترین بازیگر تأتر انگلستان در اواخر قرن نوزدهم به شمار می رفت، استخدام شد. در همان سال با نامزد قبلی ی "اسکار وایلد"، "فلورانس بالکوم" ازدواج کرد و هر دو ساکن لندن شدند. برای "استوکر" همکاری با "ایروینگ" بسیار مهم بود. در دوره‌ای که "ایروینگ" در حال سفر بود، این فرصت را پیدا کرد تا در کنار او باشد و در جامعه سطح بالای لندن پذیرفته شود. همچنین توانست توسط او با "جیمز مک نیل ویستلر" و "سر آرتور کانن دویل" ملاقات کند.
از "استوکر" کتاب های متعددی به چاپ رسیده: جواهر هفت ستاره، بانوی کفن پوش، مخفیگاه کرم سفید، دوشیزه بتی، لیدی آدلین، قلعه شاه، خانه قاضی، فنجان کریستال، غاصبین مشهور، و ... . اما چیزی که سبب شهرت بی حد و ماندگاری ی این نویسنده در تاریخ ادبیات شد نوشتن و انتشار کتاب "دراکولا" بود.
"دراکولا" در سال 1897 منتشر شد و هنوزبا این که بیش از صد سال از انتشار آن می گذرد کتابی ست خواندنی و قابل تأمل، و از ترسناکترین رمان های منتشر شده. انتشار این کتاب باعث پدید آمدن شیوه و دوره ی نوینی در نگارش داستان های مهیج و ترسناک شد. "دراکولا" داستان سیاه گوتیکی ست که با قدرت تخیل مثال زدنی ای آراسته شده است.
"برام استوکر" قبل از شروع به نگارش "رمان" هشت سال را صرف تحقیق و بررسی در فرهنگ های اروپا و خواندن افسانه‌های مربوط به خون آشامان کرد. با خواندن کتاب هایی چون "تاریخ شگفت آور و تکان دهنده دیوانه ای به نام پرنس دراکولا" و "گزارش ویلکینسون از والاچیا و مولداویا" با شخصیتی تاریخی به نام شاهزاده "ولاد چهارم" پسر "ولاد دراکول" از قوم "والاچیا" آشنا شد. این شخص که در قرن پانزدهم در کشور رومانی می زیسته در زبان والاچی ها به "دراکولا" یعنی "پسر شیطان" شهرت داشته. او بر قلمرو نظامی خود "والاچیا" واقع در جنوب رومانی، با قدرتی برگرفته از خشونت بیش از حد حکومت می کرد. او نه تنها برای ترکان عثمانی، که در بین هم وطنان خود هم به "ولاد تیپیش" یا "ولاد جلاد" شهرت داشت. او در طی دوران حکومتش، به کشتارهای دسته جمعی دست می زد و در اطراف قصرش جنگلی از صلیبهایی به وجود آورده بود که هر کسی، چه مظنون، چه گناهکار و چه کسانی که در آینده احتمال خیانتشان می رفت، بر روی آن ها به چهار میخ کشیده می شدند. گاهی او تنها برای اینکه به مجرمان احتمالی درس عبرتی بدهد، دست به کشتار می زد تا مشکل آفرینان احتمالی از عاقبت خود آگاه شوند. "استوکر" نام شخصیت رمانش را با الهام از این شاهزاده ی خونخوار برداشت. شاهزاده ای که در جنگ های صلیبی نامش در صدر جنگجویان رومانی علیه عثمانیان مسلمان قرار داشت.
"برام استوکر" ویژگی های جسمانی ی"کنت دراکولا"ی خونخوار را در رمان خود مفصل شرح می دهد {حدود 3 صفحه} ویژگی هایی که بسیار استادانه پرداخت شده و این گونه آغاز می شود:
( بارزترین ویژه گی ظاهری کنت دراکولا در چهره اش به چشم می خورد. چهره ای شبیه عقاب و بسیار نافذ و گیرا، گوئی نیروی فوق العاده قوی و مرموزی در آن نهفته که تا شعاع زیادی هر بیننده ای را بی اختیار به خود جلب می کرد و قویأ تحت تأثیر قرار می داد. بینی ای باریک، کشیده و استخوانی همراه با منحنی ای که بگونه خاصی قوس داشت. )
رمان "دراکولا" پیش از آن که ترسناک و مهیج باشد، داستانی ست عاشقانه. عشق کنت دراکولا به ماریا تنها با مرگ خاتمه می یابد و مرگ کنت دراکولا پیش از آن که پایانی خوش برای رمان محسوب شود، پایانی ست تراژیک و غم انگیز.
رمان "دراکولا" سرشار از تخیل، و شخصیت ها، موقعیت ها و حوادث منحصر به فرد است. برخورد منطق استدلالی و خرافات از مهمترین مباحثی ست که در رمان "دراکولا" مطرح می شود. سایه ی موهوم و غیرقابل باوری که زندگی ی " مینا موری"، "جاناتان هارکر" و بسیاری دیگر را به چالشی می کشاند که باور این سایه تنها راه معقول به حساب می آید. ایمان به علم جدید و زدودن آن چیزی که همگان خرافات می پندارند با آمدن کنت دراکولا یکباره فرو می ریزد. پس راهی نمی ماند تا بپذیرند هنوز علم قادر به فهمیدن همه چیز نیست.
خواندن اسناد اعم از خاطرات ، نامه ها و یادداشت ها شیوه ی روایی ی ماجراهای رمان را شکل می دهد. این کار باعث باورپذیرتر کردن وقایع داستان و درگیر شدن خواننده با آن هاست. گویا "استوکر" انبوه اسناد به دست آمده از جریانی واقعی را پیش روی ما گذاشته.
کنار گذاشتن رمان "دراکولا" بعد از خواندن چند صفحه از آن غیرممکن است.